دفترچه یادداشت ری را

ساخت وبلاگ
صبح باران می بارید و من آماده حرکت به سمت قبور شدم .. خواندن زیارت عاشورا کنار قبور در زیر بارانِ صبحگاهی چقدر برایم لذت بخش بود ... با صدای بلند یک پیمان دیگر با او بستم: "یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِـــلْمٌ لِمَنْ ســالَمَكُمْ وَ حَــرْبٌ لِمَنْ حــارَبَكُمْ اِلى یَوْمِ الْقِــیمَةِ "   مسیرم را بعد آن زیارت عاشورايِ دل چسب, به سمت چند عزیز دیگر کج کردم. مگر میشود تا اینجا آمدُ با کتابِ یک عاشقانه ی آرامش , حظ ها برد و آنوقت کنار نادر ابراهیمی ننشست و فاتحه ای برایش نخواند؟!! عشق, دلِ مضطرب نمی خواهد. قرار بگیر , محبوب آذریِ من! آرام بگیر ! عشق, یعنی پویشِ نابِ دائمی. به سراغِ خستگانِ روح نمی آید. خسته دل نباش, محبوب آذری من!         فریدون مشیری شاعری بود که امروز هم ساعتی را کنارش گذراندم .. با آن شعر زیبای روی سنگ قبرش.                                        سفر تن را تا خاک تماشا کردی                                      سفر جان را از خاک به افلاک ببین                                                گر مرا میجویی                                               سبزه ها را دریاب    دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : اربعین 95,اربعین 95 چند شنبه است,اربعین 95 تاریخ, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 214 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 9:24

دو ماه پیش یه سری قرص های هلندی برام تجویز شد که به مدد گذر از یه سری شرایط , تهیه اونا راحت شده و نیاز به ثبت در هلال احمر نیست.. درسته قرار نیست که این قرص ها جلوی پیشرفت بیماری رو بگیره , اما دردهامو کم میکنه. همین حد درد روزانه نداشتن هم, حال و هوام رو بهتر کرده  ... مدتیه به این مسئله فکر میکنم که اون دانشمندانی که مثلا این قرص ها رو می سازند و امید زندگی رو در آدمها بالا می برند , اونا هم می تونستند عمر و وقتشون رو بخوابند یا توی خوشی و لذت خودشون باشند و زمانشون رو توی لابراتوارها سپری نکنند.. اما اونا سعی کردند برای بهتر شدن دنیای پیرامونشون و آدمهای اطرافشون کاری کنند و برای این کار هم عمرشون رو هزینه کردند. من به کسی کاری ندارم , اما به خودم کار دارم ؛ به خودم که دارم از دسترنج این آدمهای مثمر ثمر بهره میبرم کار دارم؛ من به امثال این آدمها مدیونم و مسئول. من حق ندارم از این همه امکاناتی که دیگران در هر زمینه ای در اختیارم گذاشتند استفاده کنم و قدمی از قدم برای بهتر شدن شرایط بر ندارم. یه قولی رو به خودم میدم و اینجا ثبت میکنم که اگه تمام سالهای عمرم را واسه دل خودم درس خوندم دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : قول میدهم به انگلیسی,قول میدهم فراموشت کنم,قول میدهم, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 210 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 9:24

پناه بر خدا ؛ اگر چشمهایش نباشد , اگر چشمهایش نباشد ...   یه عمر توو چشماش نگاه میکنی و به خودت میگی : " آخه اینم شد رنگ چشم !؟ " درست از اون روزی که تصمیم میگیری با خودت صادق باشی و رها  ... خودت رو بغل میگیری و اشتباهاتت رو می پذیری . بعد به خودت میگی که این تویی و قرار هم نیست قدیس باشی بانو, فقط به خودت دروغ نگو ...! درست از همون لحظه, وقتی توو چشماش نگاه میکنی به خودت میگی: "چه رنگ قشنگی !!" شبیه بــاران شده است اتفاق تیله ای چشمانت که میان سالی ام را به بازی میگیرد ! پی نوشت: چشمهایت , چشمهایت که اصلا زندگی ست. نباید شعرش کرد. باید کشید و از دور نگاه کرد و مست شد ... حالا اجازه دارم آرزویت کنم؟ پی نوشت : تجربه کردیم که زیبایی نسبی است! و این عشق است که زیبایی می آفریند , نه زیبایی عشق را. دفترچه یادداشت ری را...
ما را در سایت دفترچه یادداشت ری را دنبال می کنید

برچسب : خطای دید به انگلیسی,خطای دید ترسناک,خطای دید باور نکردنی, نویسنده : gozareomrrro بازدید : 198 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت: 9:24